


مقدمه تعیین «جهت» یکی از مهمترین عوامل موفقیت و شکست در زندگی است. «جهتمندی» بهمعنای جهتگیری، جهتیابی و جهت داشتن هدفمندانه و هوشیارانه است که چگونگی حرکت در مسیر را مشخص میکند. گاهی مسیر و مقصد بهخوبی مشخص و تعریف شدهاند، اما جهتگیری نادرست بوده است که باعث گمراهی، کجروی، خسارت و آسیبهای جبرانناپذیر شده است. گاهی سمتوسوی غلط و جهتگیری نادرست، آثار کوتاهمدت آنی و آتی زیادی دارد که باعث عقبماندگیهای زیاد میشود. بسیاری از آشفتگیها، بینظمیها، سردرگمیها، نااطمینانیها و بیثباتیهای فعلی در اقتصاد کشور حاصل جهتگیریهای نادرست، غیرمسئولانه، خودخواهانه، ناشیانه، چندگانه و غیرحرفهای دولتمردان و مدیران گوناگون در طول سالهای گذشته و حال است که شاید هیچگاه به این عامل مهم توجه نشده است؛ همجهت نبودن قوای سهگانه و مدیران ارشد کشور و جهتگیریهای سیاسی گوناگون همراه با نادیده گرفتن نقش جهتگیریهای جناحی باعث شده است تا امروز شاهد نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه باشیم. گاهی اعضای یک کابینه، نمایندگان مردم در مجلس، قضات و حتا کارشناسان، با جهتگیریهای متضاد، راه هرگونه پیشروی را مسدود میکنند و اعتماد و اطمینان مردم را از بین میبرند. در سطح خرد، در شرکتها و بنگاهها نیز شاهد جهتگیریهای نادرست و ناشیانه هستیم که آثاری جز هدر دادن منابع و فرصتسوزی ندارند. چه باید کرد؟ این پرسشی است که این مقاله به آن میپردازد و ۲۱ عنصر و عامل را برای جهتگیری و جهتیابی درست معرفی میکند. «جهت» و «جهتمند» یکی از مهمترین قابلیتها و مهارتها در شرایط دشوار، جهتگیری، جهتیابی، جهتمند بودن و تغییر جهتهای هوشمندانه و زیرکانه بر اساس تشخیص و درک درست شرایط و واقعیتهاست. «جهت» بهمعنای سمتوسوی، طرف، روی و ناحیه است. بنابراین «جهت»مندی بهمعنای انتخاب سمتوسوی حرکتها و فعالیتها در امور زندگی و کسبوکار مبتنی بر سبب و علت است که با توجه به شرایط، تغییراتی در آن شکل میگیرد تا مسیر دستیابی به مقصد سریعتر و مطلوبتر طی شود. جهتمند موفق کسی است که بر اساس «بینش، دانش، تجربه، موقعیتشناسی، واقعبینی و هوش و ذکاوت» خود میتواند مناسبترین جهتها را انتخاب کند تا به مقصد برسد. بهعبارتی دیگر میتوان گفت جهتمندی، مزیتی ویژه برای عبور و مرور بهتر در شرایط گوناگون از جمله شرایط دشوار است. در رقابت پیچیده و پرتلاطم، جهتمندی و تغییر جهتهای آگاهانه، رمز آرام زندگی کردن در میان توفانهاست. بسیاری از بینظمیها، سردرگمیها، بیثباتیها، نااطمینانیها و نگرانیها در سطح خرد و کلان جامعه ناشی از بیتوجهی به جهتمندی درست و یا جهتگیریهای چندگانه، عجولانه و خودخواهانه و حتا جهتگریزیهای ناشیانه است. جهتمند کسی است که بتواند با تشخیص درست شرایط، چابکی و پایش محیط، رصد صنعت و دیدبانی بازار مناسبترین جهت را انتخاب کند. کسی که جهت نداشته باشد یا «بیجهت» باشد گرفتار ایستایی، انزوا، سردرگمی و فرصتسوزی میشود و کسی که باری به هر جهت زندگی میکند و کورکورانه به هر جهتی روی میآورد نیز مانند غریقی است که برای بقا به هر سمتوسویی میرود تا شاید نجات یابد اما پس از صرف وقت، پول و انرژی زیاد کمتر نتیجه میگیرد و درمانده میشود. عدم جهتمندی، باعث هدر دادن منابع، فرصتها، عقبماندگی و درماندگی میشود.